راهی به حقیقت ...؟

ساخت وبلاگ

بسم رب النور...

 

به سرعت همین یک هفته ای که کوله بارم را به خانه آورده ام احساس روزمرگی میکنم ... دلم میخواد یک فعالیت مفید و هیجان انگیز داشته باشم و ارتباط با دنیای بیرون از خانه ...  فعلا این ارتباط رو فقط با کتاب وقتی مهتاب گم شد دارم ...که باهاش سفر میکنم به سی و هفت سال پیش ... امروز با گردان مسلم  عملیات بیت المقدس را همراه بودیم در کانال گرمدشت و نهر خین و تا رسیدن به خرمشهر ...

این اولین باری ایه که جزئیات آزادی خرمشهر رو میفهمم ... تصورم از جبهه اینی نبود که با مطالعه کتاب ها میفهمم ...  جنگ مثل گنجینه ای درفاصله ی سی ساله ی زمان ما پنهان شده ...

کتاب ها انگار پنجره هایی هستند به دنیای اون روزها ...

خوندن کتاب های این شکلی حس بسیار زیبایی بهم میده حسی به شیرینی حقیقت ... حقیقتی که هر روز پشت روزمرگی هایمان پنهان میکنیم و به خیال خودمون فرصتی نداریم که به این مسائل بپردازیم ...

تازه به سن نوجوانی رسیده بودم خیلی به این فکر میکردم که یعنی چی این زندگی ؟ اصلا چه مفهومی داره ؟  این زندگی به یک شکل چه مفهومی داره ؟ این که طبق روال زندگی مردم اطرافمون رشد کنیم  تا یه مقطع خاصی درس بخونیم و بعد مثل همه ازدواج کنیم و بچه بیاریم و یه زندگی عادی داشته باشیم و همین جوری زندگی کنیم تا لحظه ی مرگمون فرا برسه ... نمیفهمیدم هدف این زندگی چیه ؟ این که همه میان به دنیا و یک سیر معمولی رو طی میکنن و بعد میرن ...

به این فکر میکردم که آدمایی که عادی زندگی میکنن به چه انگیزه ای زنده ان ... به خاطر دستیابی به کدوم هدف والا زنده ان .... و راستش اینه که خیلیامون هدفمونو نمیدونیم ... و روزمرگی و روزمرگی .... و عادت به این زندگی ....

این زندگی به هیچ وجه قانعم نمیکرد ...فکر میکردم باید به جاهای خیلی بزرگی تو این دنیا برسیم که راضی باشیم و بگیم که از زندگی مون درست استفاده کردیم ... مثلا یک پروفسوری بشیم ... دانشمندی بشیم ...یک فرد نامی و مشهور بشیم که خدمات بزرگی رو به دنیا  عرضه کرده ....

اما بعدا که خوب بررسی کردم دیدم آدم حتی اگه یک پروفسور پر آوازه ای هم بشه باز یک جایی تو زندگیش خلایی احساس میکنه ... یک چیزی انگار سرجاش نیست ... این حس ذاتیه ...

هنوزم نمیدونم این چیه ؟ چیه که باید تو زندگیمون پیداش کنیم که به آرامش برسیم ....

واما انگار حقایقی هست که ما صم و بکم هستیم بهشون ...

خدایا نظری کن ...

 

 

و اما عشق...
ما را در سایت و اما عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manneveshtar بازدید : 402 تاريخ : پنجشنبه 6 تير 1398 ساعت: 10:30